روزگار عجیبی یست! ما ایرانی ها هیچ وقت به خارجی ها اطمینان نمیکنیم. شاید به این خاطر باشد که خودمان را برتر و با هوش تر از دیگران میدانیم ! و شاید هم به دلیل دخالت های نابجای خارجی ها به خصوص غربیها است که باعث شده که خاطره خوبی از آنها نداشته باشیم.
این بی اعتمادی بعد از انقلاب با روی کار آمدن شیخ ها بخاطر جو حاکم بر جامعه بیشتر نیز شده است . بطوری که مسولین و در بعضی جاها ما مردم ایران نیز اگر در یک شرایط مساوی انتخاب، بین شرقی و غربی، قرار بگیریم بظاهر هم که شده شرقی را انتخاب میکنیم تا به قول معروف "مشت محکمی به دهان یاوه گویان" نیز زده باشیم !؟
از ان رو اعتماد ما ایرانیان به کشورهای شرقی بیشتر از غربی میباشد. و حال غافل از این که خیلی از ما و مسولین مان از شرق می چینیم و در غرب میکاریم . بر هیچ کس پوشیده نیست که در ایران تنهای ما هر کس که به نوایی میرسد قبای غربی میپوشد و ترک دیار میکند و در سرزمین از ما بهتران سکنا میگزیند. کسانی که تمام هستی شان را از این مردم دارند ولی سودشان به کسانی میرسد که هیچ وقت آنها را ندیده و حتی گاها زبانشان را نیز نمیدانند. و بعد از چند سال که کاملا در غرب جا افتادند و به قول معروف بمب ترکاندند، ترکش های فحش و ناسزای شان به ما میرسد که " عقب مانده اید " و " چیزی حالیتان نیست" و غیره و ....ذلک میباشد.
حال ما مردم ایران با بی اعتمادی پیش آمده به شرقی ها (خاوری) هم سر درگم و حیرانیم، و "مانده ایم سخت شگفت کز چه سبب ساخت ما را .......... یا چه بودست مراد وی از این ساختنمان !".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر