۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

یکی از دلایل دیکتاتور شدن و سقوط مسولین کشورها، مشغله زیاد آنهاست. چون حتی وقت ندارند تا اتهام دیکتاتور بودنشان را بررسی کنند

درست که من در آسمان لیبی بوده ام ولی قذافی را از نزدیک ندیده بودم و نه میدانستم چقدر درگیر مسائل گوناگون است ولی همان قدر میدانم که برپایی یک چادر چهل متری ۲ ساعت طول میکشد .  خوش و بش کردن با چند پرستار جدید و مدال دادن به دخترو پیاده رفتن به مسجد خودش چه فرصت سوزی ها که نمی کند ... حالا اون خدا بیامرز که پر کشید و رفت زیر خاک.  ولی اگر یک نگاهی به معظم له خودمان و برنامه هفتهگی شان بیاندازید می بینید که بنده خدا اصلا فر صت نمی کند که صدای انقلاب مردم را بشنود تصور کنید که ایشان هر روز ساعت ۴ صبح  بلند میشوند و با پای پیاده به کوه میرود... با فرمانبران جلسه میگذارد...با مداحان و برادران حزب اللهی میگردند و ...جلسه با دستگاهای عریض و طویل نهاد رهبری و هزاران هزار کار دیگر.. تازه قربونش برم کلاس های داخل و خارجش هم به راه است و کلی طلبه جوان در ان میطلبند ...

حتی آقا وقت نمی کند که شام را با عیال بخورد، چون مجبورند هر روز شام را با یکی از منصوبین خودشان میل کنند تا دران زمان هم اطلاعاتی از زیر دستان خودشان راجع به دستگاههای مربوطه شان بگیرند ...

بعد از ساعت ۱۲ شب هم که به خانه میروند بصورت آنلاین خودشان را به امام زمان و جبرائیل و غیره و ذالک وصل می کنند تا گزارش یک روز کاری را ارسال و دستورات الهی را برای فردا دریافت کنند و فردا هم روز از نو و از روزی خبری نیست از نو ....

حالا خودتان قضاوت کنید با این همه مشغله زیاد این بی چاره ها دیگه کی وقت میکنند که به چیز بی ارزشی مثل ما مردم بیکار که هر روز دنبال انقلاب و شورش کردن هستند فکر کنند ...

هیچ نظری موجود نیست: