۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

ماجرای اولین ازدواج جنتی و کلمه انتخاب

در حدود ۱۴۳۷ سال پیش از میلاد مسیح، احمد جنتی که در ان زمان جنتیا نام داشت به همراه مادر بزرگش در دامنه کوههای تیبرا (ارارات کنونی) زندگی میکرده است. به قول هرودود تاریخ نویس بزرگ، جنتیا در ان زمان از جایگاه قبیله ای خوبی برخوردار بوده است. داشتن چهار بز، دو خروس، سه مرغ و یک گربه، به وی در قبیله جایگاه ویژه ای بخشیده بود. جنتیا به دختر رئیس قبیله بنام جُبارا علاقه مند می شود. طبق رسوم ان زمان از پدر دختر اجازه می خواهد تا با دخترش ازدواج کند. پدر دختر یا همان رئیس قبیله در جواب می گوید: «دخترم خواستگاران زیادی دارد» و جنتیا در جواب می گوید:«در عوض من ثروت فراوان دارم. حتی حاضرم یکی از بزهایم را برای همیشه به شما بدهم.». ولی پدر دختر قبول نمی کند و می گوید: «انچه زیاد است بز است». چون او هم مثل جنتیا چهار بز داشت. بعد از بحثهای فراوان جنتیا و پدر دختر که در یک کتاب هفت جلدی به چاپ رسیده، پدر دختر پیشنهاد می کند که دخترش همسر اینده خود را انتخاب کند. جنتیا مطمئن بود که او برنده این انتخاب خواهد شد، قبول می کند. ولی پس از ۳۷ روز بحث و جدل، دختر مرد دیگری را انتخاب می کند، اینکه دختری همسر خود را انتخاب کند تا ان زمان وجود نداشته است، برای همین بعضی از زبانشناسان ریشه بوجود امدن کلمه انتخاب (electivity) را رویداد ازدواج جنتیا می دانند. پس از ان جنتیا بشدت دچار افسردگی می شود و برای مدت خیلی طولانی تن به ازدواج نمی دهد و تنفر شدیدی به کلمه ای که خود بانی بوجود امدنش شده بود پیدا می کند. امروزه هم اثار ان غم و اندوه سه هزار ساله در چهره وی هویداست و هنوز هم کلمه انتخاب و انتخابات را یک عمل ددمنشانه تصور کرده و ان را نشانه ضایع شدن حق خود می داند. ملاحضه بفرمایید منظورش همان کلمه انتخاب است که حتی حاضر نیست انرا به زبان بیاورد  ......

هیچ نظری موجود نیست: